سعی کردن. کوشش نمودن. توجه کردن. سرکاری نمودن. تدبیرکردن. نگهبانی کردن. غمخوارگی کردن. (ناظم الاطباء). ایستادگی کردن. اعتناء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- اهتمام کردن در کار کسی، تیمارگین شدن به کار او. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
سعی کردن. کوشش نمودن. توجه کردن. سرکاری نمودن. تدبیرکردن. نگهبانی کردن. غمخوارگی کردن. (ناظم الاطباء). ایستادگی کردن. اعتناء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- اهتمام کردن در کار کسی، تیمارگین شدن به کار او. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)